کلمه «حجاب» در معنای خویش تحریف شده است؛ حجاب در قرآن به معنی آنچه زن خود را به آن می‌پوشاند نیست، بلکه حجاب به معنی پرده یا دیوار یا چیزی شبیه آن است که زن در منزل در پشت آن پرده یا دیوار باشد و از پس پرده تقاضای چیزی کند و پرده در میان باشد، چون زن در منزل مکلّف نیست که خود را بپوشاند تا نامحرم او را نبیند. آن‌چه که صحیح است به‌کار برده شود کلمه‌ی«ستر» است و همچنین «جلباب» و «خمار»؛ این‌دو، کلمات قرآنی هستند. جلباب عبارت است از پیراهنی _ هم‌چون پیراهن کردی_ که از گردن به پایین را می‌پوشاند: «... يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِنْ جَلَابِيبِهِنّ ...» بخشی از آیه ۵۹ از سوره مبارکه احزاب و «خمار»: عبارت است از روسری که سر و گردن را می پوشاند: «ولْيضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَ ...» بخشی از آیه ۳۱ از سوره مبارکه نور جیوب جمع جیب: یقه طوری روسری پوشیده شود که همه سر و جیب ( یقه): گردن هم پوشیده شود. در نتیجه صورت، چانه و ... می‌ماند که بیرون باشد. البته در جلباب که در سنّت هم تبیین شده است، انسان خودش هم متوجّه شده است که باید دست‌ها بیرون باشند. زیرا بدون آن نمی‌تواند چیزی را بردارد و یا گاهی لازم است که هنگام راه رفتن دستش را به جایی بگیرد و ... در نتیجه مقرّر شده است؛ زن، زمانی که نامحرم حضور داشته باشد، فقط باید دست از مچ به پایین و صورتش بیرون باشند و بقیه بدنش را با خمار و جلباب بپوشاند؛ با روسری و پیراهن. و اینکه شرایط آن باید چگونه باشد که به‌عنوان ستر و پوشاک باشند: 1- نازک نباشد و رنگ بدن یا رنگ موی سر را نشان ندهد. 2- تنگ نباشد؛ بطوریکه حجم بدن مشخص باشد. 3- رنگ لباس هم آنقدر جالب نباشد که همچون خود را به نمایش گذاشتن باشد. اگر منزل زن طوری نیست که امکان آن نباشد که نامحرم به آن وارد نشود، باید در منزل هم همچون بیرون از منزل باشد؛ یعنی زمانی که نامحرم حضور دارد لباسش طوری باشد که زیاد جلب توجه نکند. قطعاً نمی توان گفت که هیچ‌گونه جلب توجه نکند چون امکان ندارد، زیرا لباس به هر صورتی که باشد تا حدّی زیبایی دارد. اما در حد غیر معمول جلب توجه نکند. اگر از آن زنان است که زمانی که در منزل است، نامحرم به آن خانه وارد نمی‌شود مختار است در منزل هر طور لباس بپوشد. به شرطی که نامحرم نباشد، فقط همسرش باشد. البته برای پدر، برادر و ... (محارم دیگر غیر از همسر) هم در حدّی می‌تواند خود را کامل نپوشاند مثلاً کامل روسری نپوشد، دستش تا نصف ساعد مشخص باشد و یا جوراب نپوشد؛ به‌صورتی که نه کامل بی حجاب و نه مانند وقتی‌که نامحرم حضور دارد، حجاب کامل داشته باشد. امّا وقتی بیرون رفت باید آن لباس را یا عوض کند و پیراهنی بپوشد که جلب توجّه نکند و یا چادر بپوشد که چادر لباس را بپوشاند. رنگ لباس در پوشاک و ستر بودنش دخالت دارد. اگر رنگش بسیار جالب باشد همچون بی‌حجابی و خود را نپوشیدن است. برای رنگ جالب و غیر جالب لباس نمی‌شود انسان ضابطه‌ای قرار دهد. آن‌هایی که یکرنگ باشند مثلاً سبز، سفید و ... کمتر جلب توجّه می‌کنند اما آن‌هایی که رنگ‌های قرمز و ... زرق و برق داشته باشد، بیشتر جلب توجّه می‌کند و باید چادر پوشید.

.............................................................................................................................

پی‌نوشت:

منظور از «رنگ جالب» در سطورپایانی؛ همان‌طور که در متن هم استاد اشاره فرمودند،این است که «در حد غیر معمول جلب توجّه کند».

که بنده به خاطر رعایت امانت،عین واژه را به‌کار بردمکه ممکن است مخاطب در فهم معنی دچار اشتباه شود.

به همین دلیل توضیح این مطلب را لازم دانستم.